طرح چشمان قشنگت ... در اتاقم نقش بسته
شعر می گویم به یادت ...
در قفس غمگین و خسته .......
طرح چشمان قشنگت ... در اتاقم نقش بسته
شعر می گویم به یادت ...
در قفس غمگین و خسته
من چه تنها و غریبم بی
تو در دریای هستی
ساحل ام شو ... غرق
گشتم بی تو در شب های مستی ...
خیال کردم بری ... میری
از یادم
تو رفتی و نرفت چیزی
از یادم
تو رفتی تازه عاشق تر
شدم
از اونی هم که بود
بدتر شدم من
صبح تا شب این شده
کارم ...
که واسه ی چشات بیدارم ...
تو خدای عاشقایی، تو
تموم کس و کارم
تو به داده من رسیدی
وقتی تنهایی مو دیدی
تو نذاشتی برم از دست ...
اگه چیزی ام هنوز هست
نازنینم ... امید
شیرینم ... من به جز تو کسی نمی بینم
از اون روزی که رفتی ...
یه روز خوش ندیدم
بجز دستای گرمت پناه و
پشت ندیدم