یک
نفر قلب تو را بی سحر و جادو می برد
بی
گمان من می شوم بازنده و او می برد
اشک
می ریزم و می دانم که چشمان مرا
عاقبت
این گریه های بی حد از سو می برد
آنقدر
بی صبرم که هر کس یک نظر میبیندم
ماجرا
را راحت از رفتار من بو می برد
من
در این فکرم جهان را می شود تغییر داد
عاقبت
اما مرا تقدیر از رو می برد

م ج
سهشنبه 27 اسفندماه سال 1392 ساعت 09:25 ق.ظ