زیبای من
میدانم دوری خیلی دور
دستم بهت نمیرسه اگر ممنه
گهگاهی در مسیر باد باش اینجا همیشه مشامی هست
که در انتظارش
عمیق تر میکشد تک تک نفسهایش را...
یه حرف حسابی به آقا پسرای گل :
وقتی ما پسرها اولین بار وارد محیط مدرسه میشویم، حس خاصی داریم. یه نوع دلهره از دیدن پسرهای بزرگتر و غریبه. کسانی که خیلی راحت در رفت و آمدند، بازی میکنند و خلاصه تو سر و کله هم میزنند. گاهی هم وقتشان را صرف سر به سر گذاشتن کلاس اولیها میکنند. یه چیزی تو وجود بچههای کلاس اولی هست که به مرور، با بزرگتر شدن کمرنگ و کمرنگتر میشود.
با بزرگتر شدن و بالتبع آن مرد شدن، این حس دلهره آرام آرام از بین رفته و دیگر مدرسه، دانشگاه، خیابان، روز و شب تفاوت چندانی ندارند. با خیال راحت میروی و میآیی، هرچند نه به صورت مطلق، اما بیشتر مواقع اینگونه به پیش میرود.
ما تقریبا نصف جامعه هستیم، نصف دیگر جامعهمان را زنان تشکیل میدهند که متاسفانه شاید هیچوقت این حس امنیت را - لااقل وقتی که تنها هستند - تجربه نمیکنند.
وقتی که هوا تاریک است،
وقتی که میخواهند چند ساعت روی نیمکت پارک نشسته و تنها باشند،
وقتی که در کوچههای خلوت راه میروند
و...
اونقدرها سخت نیست که حداقل سعی مان را بکنیم، نصف دیگه جامعه هم، حداقل وقتی بزرگ شد، مثل ما این امنیت نسبی را احساس کنند.
چنتا جک ادامه مطلب اگه تکراری بود یا جایی شنیده بودید ببخشید
ادامه مطلب ...
یه عزیزی در مورد مطلب "حقوق مردان و زنان " که قبلا نوشتم این جمله رو نوشته بود که خیلی به دلم نشت و زیبا بود واقعا دستشو میبوسم : :
:حق باشما,ولی نه ماهی که زن باید بچه رو تو شکمش بزرگ کنه درد بکشه وهزار چیزهای دیگه واخرش هم اینکه وقتی بچه به دنیا اومد نمیگن بچه مامان میگن بچه بابا ، زن این همه درد رو تحمل میکنه تواین نه ماه وازاون مهمتر موقع زایمان جای هیچ کدوم ازاون کارای پسرارو نمیگیره ,دختر لطیف هست عین گل نباید کارای سخت بکنه درضمن دختر عین ظرف چینی هست اگه یه گوشه اون فقط بشکنه دیگه کسی نگاهش نمیکنه اما پسر برعکس واسه همین پسر باید نون بگیره سربازی بره و... .....
درخت زندگی من تک و تنها تو بیابون با کوچکترین نسیم یاد تو آبیاری میشه حتی نسیم کوچیکی که نشونه سلامتی و شادابی تو باشه برای ادامه زندگیش کافیه ....
-همین که هستی برام کافیه - دوستت دارم همیشه
مهم نیست کف پاتو شستی یا نه...
حتی مهم نیست کف پات نرمه یا زبر...
اما این مهـمـــــــه که وقتی از زندگی کسی رد می شی...
رد پای قشنگی از خودت به یادگار بگذاری...
من کی هستم؟!
خدایا من نمی دانم که هستم نمی دانم که دنبال چه هستم
خداوندا نمی دانم کجایم نمی دانم اسیرم یا رهایم
نمی دانم چرا سامان ندارم برای درد خود درمان ندارم
نمی دانم اگر با دیگرانم چرا تنهاترین مرد جهانم!
سؤالی در درونم گنگ و مبهم زند بر ریشه ی من تیشه ی غم
که من را غایت از این زندگی چیست؟ دلیل این سجود و بندگی چیست؟
کجا بودم؟ کجایم؟ از چه هستم؟ چرا هستم؟ که آوردم؟ که هستم؟
ولی با این همه امیدوارم به لطف و رحمت پروردگارم
خداوندی که دل را آفریده مرا از خاک و از گل آفریده
خداوندا خطاهایم بپوشان مرا از جام ایمانت بنوشان
بنوشانم شراب عشق و مستی رهایم کن ز کبر و خودپرستی
دلی عاشق دلی دریایی ام ده برای دیدنت بینایی ام ده!
داستان زیبا ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...