تا سالها
قبل تعریف نوزاد موجودی دوست داشتنی ولیناتوان، مادون
انسانی، کودن و فاقد احساس بود و به همین ترتیب هم با آنهارفتار میشد. طی 25 سال گذشته روانشناسان و جنین شناسان آمریکایی و
ژاپنیتحقیقاتی در زمینه جنین انجام داده اند که نتایج آن
حیرت آور است به طوریکه این قرن، قرن نوزادان خوانده شده.
این مطالعات نحوه شکل گیری سیستم عصبیو مغز را از 2
هفتگی روشن میکند.
جنیندارای سیستم عصبی فوق العاده پیچیده ای است که تا 3 سالگی در حال ضبط
کلیهحرکات اصوات تصاویر مزه ها و بو هاست.یک جنین در هفت
ماهگی بیشترینسلولهای مغزی را دارد از ماه
هشتم این سلولها شروع به از بین رفتن میکنند.
حالا بحث بر سر این هست که آیا ما میتونیم این روند را
کندکنیم ؟ پاسخ مثبت است، با تحریک قسمتهای مختلف مغز جنین
و نوزاد که هر کدامراهکارهای مختلفی دارد. این تحریک باعث
میشود که ارتباطات بین سلولهایعصبی بر قرار شده و وقتی
این اتفاق افتاد سلولهایی که فعال شده اند دیگر ازبین نمیروند.
یعنی مغز این قانون را دارد که هر سلولی بلا استفاده ای حذفشود. حال هر چه تعداد سلول هایی که زنده اند و تعداد اتصالات آنها با
همبیشتر باشد کودک هوش و یادگیری بالا تری خواهد داشت.
شروعکارهایی که باعث تحریک سلول های مغزی میشود تقریباازماه پنجم است چونمعتقدند که از حدود هفته 18 جنین می تواند صدا را بشنود. صدایی که
جنینمیشنود صدای قلب مادر است اگر ما بتونیم یک صدایی با تم
قلب مادر ولی باریتم متفاوت ایجاد کنیم این تفاوت توجه
نوزاد را جلب می کند.
مغزنوزاد دارای قسمتهای مختلفی است که هر
کدام با فعالیت خاصی ارتباط دارد،مثلا بخش درک موسیقی با بخش درک متن یا آوا در دو قسمت مختلف
هستند یا بخشدیداری و چشایی. پس بایستی با
تمرین های مختلف و متناسب هر بخش را تحریککرد تا سلول های
مغز در همان بخش بیشتر وبا اتصالات بیشتری شکل یابند.
کلا اعتقاد بر این است که چهار راه برای جلوگیری از بین
رفتن سلول های مغزی جنین وجود دارد :
1:ایجادمحرک محیطی(اهمیت صدا و
لمس) مانند:موسیقی، صدا (شامل حرف زدن با جنین) ،لمس (شامل استفاده از حرکات ریتمیک
وضربه زدن) و نور (یک چراغ قوه را 3-4بار روشن و
خاموش کنید
)
2:رژیم غذایی شامل: اسید های چرب ضروری که20 درصد مغز
را می سازد میوه های تازه و سبزیجات و غذاهای سرشار از کلسیم
3-آرامشمادر شامل:ورزش های
ملایم مثل یوگا( که باعث گردش مواد غذایی وحرکات بدنموجب تحریک سلول
های مغزی جنین می شود علاوه بر آن به دلیل هماهنگی کودک بابدن مادر از هفته 3 به بعد کودک هم به نوعی یوگا میکند) ، نداشتن
استرس ،استراحت کافی و...
4-اجتناب از آلودگی مانند: دوری از سیگار(سیگاربا پایین آوردن اکسیژن ،IQ را حدود 10-15 درصد کاهش میدهد )، محیط هایآلوده شیمیایی و... دکتر رنه دکار از دانشگاه هاروارد کالیفرنیااز سال 1979 روی 3000 کودک در داخل رحم کار کرده و آنها را بعد از به
دنیاآمدن زیر نظر داشته است .او به چهار نتیجه زیر در مورد
کودکانی که در رحمروی آنها کار شده رسیده:
1. زمان بندی: زمان حساس از 5 ماهگی شروع و تا 2سالگی ادامه می یابد، در صورتیکه این زمان از دست رود دیگر قابل
جبراننیست مثلا کودک در زمان تولد چشمهایش را باز میکند و
تصاویر و نور باعثمیشود قسمت خاص دیدن تصاویر در مغز
فعال شود اگر یک هفته بعد از تولد چشمکودک را ببندیم
و هیچ نوری به آن نرسد هیچ ییامی از چشم به مغز مخابرهنمیشود و کودک
تا ابد کور خواهد بود !!! این کوری نه به خاطر ضعف یا مشکلچشم بلکه به خاطر از بین رفتن سلول های نرون و مغز در قسمت بینایی
است.
حالچیزهایی مثل درک موسیقی /ادبیات
/سخنرانی /ریاضی/زبان دوم و...... هم همینحالت را دارد
اگر زمان آن از دست برود دیگر قابل جبران نیست.
2.جهت گیری:کودکانی که آموزش های جنینی گرفته اند بهتر
با جهان خارج ارتباط برقرار میکنند.
3.تحرک:کودکان آموزش دیده کنترل بیشتری روی حرکات خود
دارند.
4.احساسات:کودکان آموزش دیده آرامتر، هوشیارتر و شادتر
دیده شده اند.
کمتراز دو هفته بعد از تشکیل
نطفه آن بخش از سیستم عصبی جنین که مربوط به قوهجاذبه و تعادل
در فضا است یعنی سیستم گوش داخلی شکل میگیرد. همین سیستمهماهنگی بین حرکات مادر و جنین را ایجاد میکند. اگر مادر برقصد جنین
نیزتغییر وضعیت -سرعت و جهت حرکت مادررا احساس میکند و
میکوشد که با آن موازنهایجاد کند. اگر شما برقصید جنین شما
خواه یا ناخواه ناگزیر به رقص است .بههمین دلیل یوگا
یکی از راههای خوب برای تحریک سیستم عصبی کودک است.
برنامه
ریزی جنین برای موازنه با شما فعالیت مغز او را افزایش میدهد و مغزپیچیده تری برای او ایجاد میکند . البته تعداد و زمان این حرکات باید
حسابشده باشد چون جنین زود خسته شده و باید استراحت کند.
مغر انسان از دو قسمت چپ و راست تشکیل شده است : سمت راست =خودآگاهسمت چپ = نا
خودآگاه اعمالنا خودآگاه ، مثلا ما
فارسی حرف میزنیم و حتی خواب فارسی میبینیم ولی بهقواعد دستور
زبان یا کاربرد کلمات فکر نمیکنیم این یعنی در ناخود آگاه ضبطشده است یا مثلا رانندگی در ابتدا خود آگاه است و سمت راست مغز را
درگیرمیکند ولی بعد از مدتی به سمت چپ مغز منتقل میشود و ما
بدون اینکه فکر کنیمرانندگی میکنیم و ممکن است در حین
رانندگی چند کار دیگر هم انجام دهیم. حالانکته جالب این است که از
3 سالگی سمت راست مغز جلوی سمت چپ قرار میگیرد وهر چیزی باید اول
در سمت راست شکل گیرد بعددر صورت تکرار زیاد به سمت چپمنتقل شود (مثل
یاد گیری زبان دوم از دبستان به بعد) .
ولی از 5ماهگی جنین درون رحم تا
3 سالگی سمت راست مغز خیلی فعال نیست و هر چیزی کهکودک میبیند و
میشنود در سمت چپ مغز ضبط میشود و بعدا ناخودآگاه انسان رامیسازد که تا آخر عمر همراه اوست و دیگر به سختی قابل تغییر است و
بسیاریاز اعمال انسان را این ناخودآگاه شکل میدهد.
تلاشوالدین باید این باشد که ناخودآگاه را پر از خاطرات شیرین و آموزشی
کنند. کودکان در این سن میتوانند زبان دوم بیاموزند، خواندن از روی متن رابیاموزند، حتی ریاضیات را در حد چهار عمل اصلی بیاموزند.
مفاهیمی که میتوان در دوران جنینی به کودک آموخت:
1.لمسی: نوازش -مالیدن
2.حرکتی:جنبیدن-برخاستن
3.صوتی:موسیقی-سروصدا-آواز
4.عملکرد بدن:سرفه-سکسکه
5.تصویری:تاریکی-روشنی
6.دمایی:سرما-گرما
7.حرکات جنین:لگد زدن آموختن هر کدام از این مفاهیم زمان و تمرین خاصی دارد. آموختناین مفاهیم به جنین کمک
میکند که قبل از تولد درک صحیح تری از محیط بعدیخود و جهان
داشته باشد و این موضوع را که غیر از رحم فضای دیگری در جهانوجود دارد را درک کند.
حس چشایی در جنین
جنیندر هفته 12 شروع به بلعیدن میکند.آنها 25 هفته قبل از تولد حش چشایی
رادرک میکنند و در خلال این مدت عمدتا مایع آمنوتیک اطرافشان را می
چشند. اینمایع ترکیبی از مواد مختلف است که ذایقه کودک را به کار
وامیدارد .جنین درسه ماهه سوم هر ساعت 15 تا 40 میلی
لیتر از مایع آمنیوتیک را می نوشد اگربلع به طور
طبیعی انجام شود جنین درشت و اگر کم باشد جنین ریز میشود . اگرمایع تلخی به مایع امونیوتیک تزریق
کنیم جنین دست از خوردن میکشد و اگرچیز شیرینی
تزریق کنیم میزان بلع بعضی جنین ها تا 2 برابر میشود.الکل ونیکوتین عمل بلع را متوقف میکند.
چند
نتیجه
1. میتوان با خوردن مزه های مختلف در دوران بارداری
کوذک را با آن مزه هاآشنا کرد و بخش هایی از مغز جنین را
تحریک کرد. دیده شده که جنین با خوردنشیرینی توسط
مادر به حرکت در آمده است.
2.خوردن زیاده از حد موادشیرین در دوران
بارداری، شیرینی دوستی را در نوزاد و بعد ها فرد افزایشمیدهد که
میتواند باعث چاقی و بیماری باشد پس در خوردن شیرینی در دورانبارداری زیاده روی نکنید ولی هر از گاهی مزه آنرا به جنین بچشانید .
3.فاصلهبین خوردن یک مزه یا غذا
تا رفتن آن به خون و بعد به مایع آمینوتیک بین15-30 دقیقه است پس فاصله گذاری بین مزه ها را رعایت کنید.
4.درمایع آمینوتیک جنین شما
ادرار جنین هم وجود دارد (اوره و اسید اوریک) پسلطفا با خوردن
آب زیاد به رقیق شدن مایع و دفع سریعتر ادرار و چرخش بهترمواد در مایع آمنوتیک کمک کنید .
5.جنین شما از هفته 15 انگشت خود را می مکد که این به
تقویت حس چشایی کمک میکند .
6. جنین به ترتیب این مزه ها را ترجیح میدهد:شیرین
-شور-تلخ -ترش .اما میزان تاثیر گذاری و تحریک مزه های تلخ و ترش بیشتراست.
شنوایی در جنین
شنواییپیوند صوتی میان شما و
نوزادتان و پلی برای یاد گیری و ایجاد ارتباط بادنیای خارج
است. بررسی و بازیابی اصوات، به حرف آمدن و تسلط بر ادبیات وگستردگی دایره لغات را ایجاد میکند .شنوایی پیش از تولد به منزله خط
تلفنیاست که مکالمات خوانوادگی را ممکن میسازد .
در هنگام تولد شنواییکامل ترین حس
جنین است و سلول های شنوایی کاملا شکل گرفته اند . جنین از 18هفتگی میشنود،در 28 هفتگی نسبت به صدا واکنش و حتی عکس العمل عضلانی
نشانمیدهد. یکی از اولین علایم شنوایی در جریان پخش موسیقی
برای جنین های 4 تا 5ماهه در زایشگاه مادران لندن به اثبات
رسید.موسیقی بتهوون -برامس- راک تندآنها را بیقرار
میکرد و موسیقی ویوالدی و موتزارت به آنها آرامش میداد.
جنین ها به ما میگویند که از صداهای خیلی بلند خوششان
نمیآید ولی نه آنکه خواستار سکوت باشند. درگریه نگاری از نوزادان دکتر هنری ترابی
در استکهلم کشف کرد که نوازادان درنوع گریه خود
دارای لهجه هستند که آنرا از گویش مادر در هنگام حاملگی میآموزند.
در دوران حاملگی جنین برای شنیدن صدای مادر مجهز تر است
چونصدای مادران ریز تر است و صدای پدران بم تر .بخش های
مربوط به شنیدنصداهایی با فرکانس بالاتر تا پیش از
تولد کاملا رشد کرده اند ولی بخشهایشنیدن صداهای بم
تا قبل از سن بلوغ به درستی تنظیم نمیشوند.
جنین به دو وسیله میشنود
1.رسانای هوایی (صوت از خارج وارد بدن شود و شنیده شود)
2.رسانای استخوانی ( لرزه های صوت از طریق حلق و نای از
طریق اعضای داخلی به جنین میرسد و رحم اتاقک صدا تبدیل میشود. جنین بیشتر از طریق رسانای استخوانی میشنود پس هر چه
مادر میگوید برای جنین مفهوم تر است .
پدرهای عزیز برای صحبت کردن با جنین باید
دهان را در نزدیکی شکم مادر قراردهند و شمرده و زیر صحبت
کنند. اگر صدای شما خیلی زیر -خشمگین -اضطراب آورباشد ممکن است
کودک یاد بگیرد از آن بترسد یا آنرا تکرار کند. لیکن بیشترینصدایی که جنین شما میشنود صدای قلب شماست.شما با آرامش خود صدایی
ملایم رابرای او ایجاد میکنید ولی اگر دایما مضطرب باشید کودک
از طریق صدای قلب وهماهنگی با ترشح آدرنالین در خون شما
دایما مضطرب است .جنین از صداهایناگهانی مثل خوردن در به
هم و .... به شدت میترسد .
از هفته 18 بهبعد با همسرتان
دعوا نکنید چون جنین میشنود و تحقیقات نشان داده ضربان قلبجنین در هنگام دعوای پدر و مادر تا 2 برابر شده، حتی گزارش سقط جنین
پس ازدعوای سخت هم شده است.
پروفسور سلک آزمایش معروفی را به صورت پخش صدای ضربان
قلب در شیرخوارگاه یک بیمارستان ترتیب داد. اومقدار غذای مصرفی و میزان اضافه وزن
کودکان را تحت نظر گرفت.برای یک گروهاز نوزادان صدای
ضربان قلب با صدای طبیعی 72 ضربه در دقیقه پخش میشد .اوواکنش های قابل
سمع آنها را با میکروفن ضبط میکرد . وی نتیجه را باعملکرد گروه
مشابه که ضربان قلب را نشنیده بودند مقایسه کرد .70 درصدنوزادانی که ضربان قلب را شنیده بودند با مصرف غذای یکسان وزن بیشتری
پیداکرده بودند .آنها همچنین بهتر به خواب میرفتند و کمتر
گریه میکردند. همهاین اتفاقات به خاطر این بود که آنها
در دوران جنینی به صدای قلب مادر عادتکرده بودند و
این صدا در صورت آرامش مادر برایشان آرامبخش بود. درآزمایشی دیگر سالک مدتی صدایی با ضربان
128 ضربه در دقیقه پخش کرد .نوزاداننتوانستند تحمل
کنند آنها به قدری ناراحت شدند که ناگزیر آزمایش متوقف شد.
حس بویایی درنوزاد
بویاییدر انسان مانند شنوایی و بینایی قوی نیست ولی در نوزادان دیده شده
که بهسرعت بوی مادر را شناسایی میکنند و این
اطلاعات مانند حلقه رابط میان مادر وکودک عمل میکند.
آزمایشات در اولین روزهای بعد از تولد نشان میدهد که اگردستمال استفاده شده و استفاده نشده مخصوص پستان مادر را در دو طرف سر
نوزادقرار دهند نوزاد غالبا به سمت دستمال استفاده شده
میچرخد.
اگر ازسینه خود به نوزاد شیر
میدهید او به سرعت بوی خاص زیر بغل شما را تشخیصمیدهد .آزمایش
ها از نوزادان دو هفته ای که از شیر مادر تغذیه میکردند وآنهایی که از شیر خشک تغذیه میکردند نشان داد نوزادانی که از شیر خشک
تغذیهمیکنند نمیتوانستند بوی مادر را تشخیص دهند. توصیه این است که درابتدای تولد
نوزاد تا زمانی که او را شیر میدهید از عطر و مخصوصا اسپری زیربغل خیلی کم استفاده کنید، بگذارید کودک شما به بوی طبیعی شما
خو بگیرد .ممکن است تغیرات بو این حس را در کودک ایجاد کند که با افراد مختلفیارتباط دارد و پیوند عاطفی میان کودک و مادر کمرنگ شود.
تاثیر موسیقی بر جنین
دررابطه با ارتباط مادر با جنین یکى از هیجان انگیزترین کشفیات مادرانباردار، شروع ارتباط نوزادانشان با موسیقى قبل از تولد آنهاست. به
طورى کهامروزه محققین به خوبى مى دانند جنین هاى چهارماهه نسبت
به موسیقى واکنشنشان مى دهند و با آن در داخل رحم آرام
مى شوند. بنابر اظهارات دکترابراهیم پور مطالعه
نوزادان در یک «مرکز مراقبت ویژه نوزادان» نشان دادهاست موسیقى موجب
کاهش ضربان قلب، افزایش اشباع اکسیژن خون و کاهش استرسنوزاد مى شود و
حتى موسیقى موجب ترخیص زودتر (بهبودى سریع تر) آنها از بخشمى شود. وى مى گوید: «نوزاد دوماهه قادر به درک اوج، بلندى و
همچنینمحتوى ملودیک صداها است، نوزاد چهارماهه ساختار ریتمیک
موسیقى و نوزاد
? ماهه تغییرات ملودى را درک و واکنش نشان مى دهد.» این روانپزشک در ادامهافزود: «درحال
حاضر توافق قوى وجوددارد که موسیقى به رشد و تکامل مغز کمکمى کند، در رشد و توسعه زبان مؤثر است، یادگیرى مهارتهاى خواندن را
تسهیلمى کند، ابزارهاى ذهنى را براى حل مسائل تقویت مى کند،
مهارتهاى رفتارى وشناختى را افزایش مى دهد و اعتمادبه
نفس را تقویت مى کند.»
بهطور کلى نظریه موجود این است که قرارگرفتن کودکان درمعرض موسیقى هاىکلاسیک در دوران جنینى، بعد از تولد، در دوران رشد و حتى دوران
دبیرستانموجب مى شود که کودکان باهوش تر و زیرک تر باشند. به
طورى که در حال حاضرشواهد و دلایل زیادى از این نظریه
حمایت مى کنند. دکتر ابراهیم پور ضمنتأکید بر اهمیت
قرارگرفتن کودکان درمعرض موسیقى هاى کلاسیک گفت: «به مادرانتوصیه مى شود در دوران باردارى بویژه از ماه چهارم به موسیقى گوش
دهند وموسیقى هایى را انتخاب کنند که موجب آرامش و راحتى
درخود آنها شود. این عملموجب کاهش استرس مادر و جنین مى شود.»
نقش پدر: در رابطه با نقشپدر در زندگى
جنینى و بعدها پس از تولد فرزند، دکتر زمانى به نظریه بسیارىاز روانشناسان اشاره کرد و گفت: «دراکثر جوامع مادر تأثیر بیشترى بر
شکلگیرى شخصیت بچه دارد تا بدانجا که حتى بسیارى از
روانشناسان معتقد هستندپدر نقش پررنگى در زندگى بشر ندارد.» درواقع صداى قلب مادر مداوماًدرگوش جنین طنین
انداز است، ارتعاش صحبت ها و حرفهاى مادر ازطریق قفسه سینهبه جنین منتقل شده و همچنین وجود ارتباط هاى بیوشیمیایى بین مادر و
جنیننشان دهنده این مفهوم هستند که جنین ارتباط قوى تر با
مادر نسبت به پدردارد.
ارتباط کلامى مادر با جنین و وابستگى آن به هوش: در پاسخبه این سؤال که مطالعه
مادر در دوران باردارى و یا صحبت هاى علمى در ایندوران و حتى ذکر
آیه هاى قرآنى و... آیا منجر به افزایش هوش در کودک مى شودیا نه، مشاور خانواده معتقد است مسأله هوش بیشتر جنبه ژنتیکى و گاهى
محیطىدارد، مطالعه قرآن و صحبت هاى علمى، گوش دادن به موسیقى
هاى خاص و... بهمدت طولانى در باردارى، در ناخودآگاه
جنین نقش بسته و بعدها در بزرگسالىفرد، تمایل
بیشترى به این موارد پیداکند.
تاثیر تغذیه
بر ضریب هوشی (IQ)
فقطبا چند دستور ساده ، ضریب هوشی (IQ) کودک خود را 22
درجه افزایش دهید و یامواظب باشید ضریب هوشی کودک شما 22
درجه کاهش پیدا نکند . شما فقط تا سن 2سالگی کودک فرصت
این کار را دارید، بنابراین هر روز از دو سال اول زندگی،یک روز طلایی برای کودک شما محسوب می شود . در این دوره وظیفه سنگینی
بردوش پدر و مادر می باشد که علاوه بر تأثیر بر ضریب هوشی کودک، سلامتی
جسمی وروحی او را هم در همین دو سال شکل دهند.
براساس تحقیقات جدیدی که صورت گرفته، ضریب هوشی کودک از زمان بارداری
مادرتا سن 2 یا حداکثر 3 سالگی شکل می گیرد و در این میان
تغذیه صحیح مادر قبلاز بارداری و در طی آن، تغذیه کودک با
شیر مادر و تغذیه صحیح کودک تا سن دوسالگی به ترتیب
زیر در ضریب هوشی او مؤثر می باشد:
1- کمبود آهن 9 درجه ضریب هوشی را کاهش می دهد.
2- محرومیت از شیر مادر 8 درجه ضریب هوشی را کاهش می
دهد.
3- تولد با وزن کم 5 درجه ضریب هوشی را کاهش می دهد.
همهموارد بالا تلفیقی است از تغذیه صحیح
مادر و کودک . اگر مادر در دورانبارداری تغذیه کافی و
مناسبی نداشته باشد، منجر به تولد کودک با وزن کمخواهد شد.
ضریب هوشی کودک از زمان بارداری مادر تا سن 2 یا حداکثر
3 سالگی شکل می گیرد. درجهان 2 میلیارد نفر از کمبود آهن رنج
می برند. پس لازم است مادران قبل ازحاملگی و نیز حین
حاملگی با انجام آزمایش لازم از میزان آهن خود مطلع باشندو در صورت نیاز قبل از حاملگی، فقر آهن خود را درمان نمایند.
درقدم بعدی باید توجه شود که کودک با
شروع تغذیه تکمیلی ، آهن کمکی دریافتکنند و چون
معمولاً شربت ها و قطره های آهن موجود کمی بد مزه می باشند،مادران به شربت های تجارتی مختلفی روی می آورند، ولی غافل از این کههیچکدام از این شربت های خوشمزه معمولاً نیاز کودکشان را تأمین نمی
کند. بهنمونه های زیر توجه فرمایید:
نیاز روزانه کودک 400 واحد ویتامین D و
1500 واحد ویتامینA و 10 میلی گرم
آهن می باشد. در صورتی که :
1- شربت سانستول که به صورت فراوان استفاده می شود، فقط
100واحد ویتامین
D و 1500 واحد ویتامین A داشته
و هیچ گونه آهن قابل جذبی ندارد. پس واضح است کهبه هیچ عنوان
نیاز فرزند شما را تأمین نمی کند، ولی شما می توانید بااضافه کردن 300
واحد ویتامین
Dو 10 میلی گرم آهن به آن از این شربت بهعنوان یک داروی با مزه خوب استفاده نمایید.
2- شربت فرو گلوبولین :که معمولاً به جای آهن
استفاده می شود. در5 سی سی از این شربت، فقط 5 میلیگرم آهن آن هم
از نوع نامعلوم (قابل جذب یا غیر قابل جذب) وجود دارد .
3- قطره MIM : فقط 200واحد ویتامین D داشته
و 1000واحد ویتامین
A(بیشتر ازنیاز ) و فقط 2 میلی گرم
آهن دارد (نیاز کودک 10 میلی گرم می باشد).
وبقیه موارد که گفته نمی شود. ولی قابل
ذکر است که بنده از اساتید خود کهسابقه بیش از 50 سال
طبابت دارند به عرض می رسانم که تا به حال هیچ داروییساخته نشده که
هم خوشمزه باشد و هم نیازهای کودک را تأمین کند. پس مادرانعزیز سعی کنند با هر ترفندی که شده قطره آهن یا شربت آهن کودک را
(حتی شدهبه زور) به کودک بخورانند و توجه کنند که کاهش یا
افزایش 9 درجه ضریب هوشیمی تواند زندگی کودک شما را متحول کند.
تغذیه صحیح مادر قبل ازبارداری و در طی
آن، تغذیه کودک با شیر مادر و تغذیه صحیح کودک تا سن دوسالگی در ضریب
هوشی او مؤثر می باشند. دادن شیر مادر هم همانطور کهدیدید 8 درجه در
ضریب هوشی مؤثر می باشد. مادران باید مواظب باشند به آسانیو به دلایل عجیب و غریب کودک خود را از شیر مادر و 8 درجه ضریب هوشی
بیبهره نگذارند .
حتی دیده شده نوزادانی که شیر خشک می خورند، درصورتی که شیر خشک را از دست مادر خود بخورند، ضریب هوشی بهتری نسبت
بهکودکانی دارند که شیرشان را از دست افراد دیگری خورده اند .
حال دسته بندی افراد را بر اساس ضریب هوشی آنها برایتان
می گویم:
ضریب هوشی زیر 75 ، معمولاً افراد کودن یا عقب مانده
ضریب هوشی بین 75 تا 90 ، افراد کند آموز
ضریب هوشی بین 90 تا 110 ، افراد معمولی
ضریب هوشی بین 110 تا 125 ،افراد باهوش
ضریب هوشی بین 125 تا 135 ،افراد تیزهوش و
ضریب هوشی بالای 135 هم افراد نابغه می باشند.
حالا محاسبه کنید که 22 درجه ضریب هوشی مذکور در بالا،
چطور می تواند یک فرد معمولی را تبدیل به یک فرد تیز هوش کند.