---------( * _ * )--------(^ _ ^)-------
---------( * _ * )--------(^ _ ^)-------

---------( * _ * )--------(^ _ ^)-------

آب را گل نکنید

آب را گل نکنید . . . شاید از دور علمدار حسین ، مشک طفلان بر دوش ، زخم و خون بر اندام ،‌ می رسد تا که از این آب روان ، پر کند مشک تهی ، ببرد جرعه آبی برساند به حرم ، تا علی اصغر بی شیر رباب ، نفسش تازه شود و بخوابد آرام .. .
آب را گل نکنید . . . که عزیزان حسین ، همگی خیره به راهند که ساقی آید ، و به انگشت کرم،‌ گره کور عطش بگشاید . . .
آب را گل نکنید . . . ‌که در این نزدیکی،‌عابدی تشنه لب و بیمار است، در تب و گریه اسیر . . .
آب را گل نکنید . . . که بود مهریه مادرشان ، نه همین آب که هر جای دگر، رود و نهری جاریست ، مهر زهرای بتول است ، از این است که من میگویم،‌آب را گل نکنید ، آب را گل نکنید . . .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد