---------( * _ * )--------(^ _ ^)-------
---------( * _ * )--------(^ _ ^)-------

---------( * _ * )--------(^ _ ^)-------

موجود آکبند خدا

ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﻣﺘﺮﻭ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻌﺮﻓﯽ

ﺧﻮﺩﺵ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ
"
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ
ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺁﮐﺒﻨﺪ ﻧﻤﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪ "
ﺑﺪ ﺟﻮﺭ ﻓﮑﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺮﺩ  ﻣﺮﺩﺳﺎﻻﺭﯼ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺖ
ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ:
ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ
ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻨﺪﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﺑﻠﮑﻪ ﻓﺮﺁﯾﻨﺪ ﺁﮐﺒﻨﺪ ﺳﺎﺯﯼ ﻣﻌﻤﻮﻵ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ
ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ  ﺑﻌﺪﺁ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺯﯾﺮﺵ ﺑﺰﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﺎﻻ ﺭﺍ
ﺳﺎﻟﻢ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ !!!
ﺍﺯ ﻃﺮﻓﯽ ﮐﺎﻻﯾﯽ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﺁﮐﺒﻨﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﺎﻻﯼ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺗﺮﯾﺴﺖ
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﻻﻫﺎﯼ ﺣﻘﯿﺮ ﻭﺍﺭﺯﺍﻥ ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻠﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﻣﯿﺮﺳﻨﺪ
ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﯽ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﻗﺒﻶ ﺑﻪ ﻇﺮﻓﺸﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺯﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺧﺪﺍ ﺩﺭﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺯﯼ ﺍﺵ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺁﮐﺒﻨﺪ ﺁﻓﺮﯾﺪ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ  بعضی ﻣﺮﺩﻫﺎ
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ... 

 **********************       


شیطون بلا

تو این ماه رمضونیه این شیطون لعنتی  نمیدونم   چی میخاد از جون ما که داره  وسوسه میکنه

نمیدونم چه بدی در حقش کردیم




اگه دلش رو    داری    برو ادامه مطلب ...


 

ادامه مطلب ...

ما ایرانیا

  ما ایرانی ها وقتی میخوایم از کسی تعریف کنیم :

 

عجب نقاشیه نکبت

چه دست فرمونی داره توله سگ

چقدر خوب میخونه بد مصب

چه گیتاری میزنه ناکس

استاده کامپیوتره لامصب

موی کوتاه به طرف میاد :چه عوضی شدی

عجب گلی زد بی وجدان

بی شرف خیلی کارش درسته

دوستت دارم عوضی …!

 -*-*-*-*-*-*-*-

اما وقتی میخوایم فحش بدیم:

 

برو شازده

چی میگی مهندس

آخه آدم حسابی

دکتر برو دکتر

چطوری آی کیو؟

به به! استاد معظم!

کجایی با مرام؟

باز گلواژه صادر فرمودی؟

شما امر کردی؟

-*-*-*-*-*-*-*-*

یکی به من بگه دلیلش چیه

--------------------------------------------

مجلس بی ریاست    بفرمائید   تعارف نکنید    

 


 

 


 

ادامه مطلب ...

ماه خدا

رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا،

مستعد سفر شهر خدا کرد مرا.

از گلستان کرم طرفه نسیمی بوزید که سرآپای،پر از عطر صفا کرد مرا

در لحظه افطار برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهای همه دعا کنیم



***********


با تشکر از داداش قاسم که این مطلب قشنگ رو فرستاده بود



التماس دعا ی خیر از همه عزیزان...



از تو چه پنهان


میان هر نفسی که می کشم همهمه ای است از همه پنهان ...…

 

اما از تو چه پنهان ؟؟؟؟

 

میان هر نفسی که می کشم تـــو هستی که می کِشم تو را ، که

 

می کُشی مرا ........

 

 

 

 

 

            به چشمهایت که نگاه میکنم

 نفسم می گیرد....

 چشمهایت

 می گویند که دلت

 هوای رفتن دارد....

 و من میدانم

 دنیا تو را ازمن خواهد گرفت....

و من می دانم

 که نمی شود حواست را پرت کنم

 و بخواهم کمی بیشتر بمانی...

 چشمهایت

 انگار

 امتداد تمام ِ جاده های دنیاست...

 

 می روی....و می دانم .....

نفسم می گیرد....

 نفسم می گیرد.....

آرزوی قطره


قطره؛ دلش دریا می خواست

خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود
هر بار خدا می گفت :  “از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست!  “
قطره عبور کرد و گذشت
قطره پشت سر گذاشت
قطره ایستاد و منجمد شد
قطره روان شد و راه افتاد
قطره از دست داد و به آسمان رفت
و قطره؛ هر بار چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت
تا روزی که خدا به او گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن!
خدا قطره را به دریا رساند
قطره طعم دریا را چشید
طعم دریا شدن را
اما؛ روزی دیگر قطره به خدا گفت: از دریا بزرگ تر هم هست؟
خدا گفت : هست!
قطره گفت : پس من آن را می خواهم
بزرگ ترین را، و بی نهایت را !
پس خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت : اینجا بی نهایت است!
و آدم عاشق بود، دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را درون آن بریزد
اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت
آدم همه ی عشقش را درون یک قطره ریخت
قطره از قلب عاشق عبور کرد!
و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید. خدا گفت :
حالا تو بی نهایتی، زیرا که عکس من در اشــک عــاشق است!  “  

 

الهی چقده ماهی ...م م




جنتا جک    و عکس   در ادامه مطلب ....

  ادامه مطلب ...

بارون که میزنه باز جای ی خالی ِ تو درد میکنه


بارون که میزنه این آسمون منو دیوونه میکنه خون گریه میکنه

هـِـی پا به پای ِ من

تو این خیابونا

من گریه میکنم اون گریه میکنه

بارون که میزنه باز جای ی خالی ِ تو

درد میکنه

تو کوچه های ِ شهر میفهمم اینو من

تنهایی آدم و

ولگرد میکنه

من هنوز نگرانتم

وقتی که بارون میباره نکنه اون که باهاته

یه روزی تنهات بزاره

من هنوز نگرانتم

رفتی تنهایی که چی شه؟! یکی اینجا هست

که مردن واسه ی ِ تو

زندگیشه

بعد ِ تو با کسی قدم نمیزنم از کوچه ها بپرس

سیگارای ِ.من ترکم نمیکنن

باور نمیکینی؟!

از پاکتا بپرس

من هنوز نگرانتم

وقتی که بارون میباره نکنه اون که باهاته

یه روزی تنهات بزاره

من هنوز نگرانتم

رفتی تنهایی که چی شه؟! یکی اینجا هست

که مردن واسه ی ِ تو

زندگیشه

من هنوز نگرانتم

نگرانتم   نگرانتم     نگرانتم           من هنوز نگرانتم



تقدیم به عشقم        دانلود از اینجا


تقدیم شما .... م


چنتنا داستان کوتاه و قشنگ تقدیم شما ادامه مطلبو....

 

ادامه مطلب ...

زیبای من ..... م



زیبای من

میدانم دوری    خیلی دور

دستم بهت نمیرسه اگر ممنه

گهگاهی در مسیر باد باش   اینجا همیشه مشامی هست

که در انتظارش

عمیق تر میکشد  تک تک نفسهایش را...


حرف حسابی به داداشای خوبم

یه حرف حسابی به آقا پسرای گل :

 وقتی ما پسرها اولین بار وارد محیط مدرسه می‌شویم، حس خاصی داریم. یه نوع دلهره از دیدن پسرهای بزرگتر و غریبه. کسانی که خیلی راحت در رفت و آمدند، بازی می‌کنند و خلاصه تو سر و کله هم می‌زنند. گاهی هم وقتشان را صرف سر به سر گذاشتن کلاس اولی‌ها می‌کنند. یه چیزی تو وجود بچه‌های کلاس اولی هست که به مرور، با بزرگتر شدن کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود.

با بزرگتر شدن و بالتبع آن مرد شدن، این حس دلهره آرام آرام از بین رفته و دیگر مدرسه، دانشگاه، خیابان، روز و شب تفاوت چندانی ندارند. با خیال راحت می‌روی و می‌آیی، هرچند نه به صورت مطلق، اما بیشتر مواقع اینگونه به پیش می‌رود.

ما تقریبا نصف جامعه هستیم، نصف دیگر جامعه‌‌مان را زنان تشکیل می‌دهند که متاسفانه شاید هیچوقت این حس امنیت را - لااقل وقتی که تنها هستند - تجربه نمی‌کنند.

وقتی که هوا تاریک است،

وقتی که می‌خواهند چند ساعت روی نیمکت پارک نشسته و تنها باشند،

وقتی که در کوچه‌های خلوت راه می‌روند

و...

اونقدرها سخت نیست که حداقل سعی مان را بکنیم، نصف دیگه جامعه هم، حداقل وقتی بزرگ شد، مثل ما این امنیت نسبی را احساس کنند.

 

چنتا جک   ادامه مطلب      اگه تکراری بود یا جایی شنیده بودید ببخشید  
  ادامه مطلب ...

یه عزیزی .... م

یه عزیزی در مورد مطلب "حقوق مردان و زنان " که قبلا نوشتم این جمله رو نوشته بود که خیلی به دلم نشت و زیبا  بود واقعا  دستشو میبوسم   :  : 



     :حق باشما,ولی نه ماهی که زن باید بچه رو تو شکمش بزرگ کنه درد بکشه وهزار چیزهای دیگه واخرش هم اینکه وقتی بچه به دنیا اومد نمیگن بچه مامان میگن بچه بابا ، زن این همه درد رو تحمل میکنه تواین نه ماه وازاون مهمتر موقع زایمان جای هیچ کدوم ازاون کارای پسرارو نمیگیره ,دختر لطیف هست عین گل نباید کارای سخت بکنه درضمن دختر عین ظرف چینی هست اگه یه گوشه اون فقط بشکنه دیگه کسی نگاهش نمیکنه اما پسر برعکس واسه همین پسر باید نون بگیره سربازی بره و...   .....



درخت زندگی من تک و تنها تو بیابون  با کوچکترین نسیم یاد  تو آبیاری میشه   حتی  نسیم کوچیکی که نشونه  سلامتی و شادابی تو باشه  برای  ادامه زندگیش  کافیه .... 


           -همین که هستی برام کافیه  - دوستت دارم همیشه


رد پای قشنگ...

مهم نیست کف پاتو شستی یا نه...

حتی مهم نیست کف پات نرمه یا زبر...

اما این مهـمـــــــه که وقتی از زندگی کسی رد می شی...

رد پای قشنگی از خودت به یادگار بگذاری...



من کی هستم؟!

خدایا من نمی دانم که هستم          نمی دانم که دنبال چه هستم

خداوندا نمی دانم کجایم          نمی دانم اسیرم یا رهایم

نمی دانم چرا سامان ندارم          برای درد خود درمان ندارم

نمی دانم اگر با دیگرانم          چرا تنهاترین مرد جهانم!

سؤالی در درونم گنگ و مبهم          زند بر ریشه ی من تیشه ی غم

که من را غایت از این زندگی چیست؟          دلیل این سجود و بندگی چیست؟

کجا بودم؟ کجایم؟ از چه هستم؟          چرا هستم؟ که آوردم؟ که هستم؟

ولی با این همه امیدوارم          به لطف و رحمت پروردگارم

خداوندی که دل را آفریده          مرا از خاک و از گل آفریده

خداوندا خطاهایم بپوشان          مرا از جام ایمانت بنوشان

بنوشانم شراب عشق و مستی          رهایم کن ز کبر و خودپرستی

دلی عاشق دلی دریایی ام ده          برای دیدنت بینایی ام ده!


 داستان  زیبا  ادامه مطلب... 

ادامه مطلب ...

امروزم بی تو گذشت م م م م م م م م م م م م م ...

شاید برای خودت یک نفر باشی اما برای من تمام دنیایی...

امروز   هم    بی    تو       گذشت   ......


 چند داستان کوتاه ادامه مطلب ....

ادامه مطلب ...

یک نفر... یک جایی... تمام رویاهایش لبخند توست .....

یک نفر...

یک جایی...

تمام رویاهایش لبخند توست

و زمانی که به تو فکر میکنه

احساس میکنه که زندگی واقعا با ارزشه

پس هرگاه احساس تنهایی کردی

این حقیقت رو بخاطر داشته باش

یک نفر...

یک جایی...

در حال فکر کردن به توست...


حقوق زنان و مردان ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

شاد باشید ......



خنده هاتو با دنیا عوض نمیکنم  ...... ادامه مطلب...


 

ادامه مطلب ...

زیبا ...

از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می‌گذشت.

فرشته‌ای ظاهر شد و عرض کرد: “چرا این همه وقت صرف این یکی می‌فرمایید؟
خداوند پاسخ داد: “دستور کار او را دیده‌ای‌؟
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.
بوسه‌ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند.”
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید.”
خداوند فرمود : “نمی شود!!، چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.
از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند،
یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد.”
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.

اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی.”



بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده‌ام.

تصورش را هم نمی‌توانی بکنی که تا چه حد می‌تواند تحمل کند و زحمت بکشد.”


فرشته پرسید : “فکر هم می‌تواند بکند؟
خداوند پاسخ داد : “نه تنها فکر می‌کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد.”
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
ای وای، مثل اینکه این نمونه نشتی دارد! به شما گفتم که در این یکی زیادی مواد مصرف کرده‌اید!!”
خداوند مخالفت کرد : “آن که نشتی نیست، اشک است.”
فرشته پرسید : “اشک دیگر چیست؟
خداوند گفت : “اشک وسیله‌ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا‌امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش.”
فرشته متاثر شد: “شما نابغه‌اید ‌ای خداوند، شما فکر همه چیز را کرده‌اید، چون زن‌ها واقعا حیرت انگیزند.”
زن‌ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می‌کنند.
همواره بچه‌ها را به دندان می‌کشند.
سختی‌ها را بهتر تحمل می‌کنند.
بار زندگی را به دوش می‌کشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می‌پراکنند.
وقتی خوشحالند گریه می‌کنند.
برای آنچه باور دارند می‌جنگند.
در مقابل بی‌عدالتی می‌ایستند.
وقتی مطمئن‌اند راه حل دیگری وجود دارد، نه را نمی‌پذیرند.
بدون قید و شرط دوست می‌دارند.
وقتی بچه‌هایشان به موفقیتی دست پیدا می‌کنند گریه می‌کنند.
وقتی می‌بینند همه از پا افتاده‌اند، قوی و پابرجا می‌مانند.
آنها می‌رانند، می‌پرند، راه می‌روند، می‌دوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید.
قلب زن است که جهان را به چرخش در می‌آورد
زن‌ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و می‌دانند که بغل کردن و بوسیدن می‌تواند هر دل شکسته‌ای را التیام بخشد.
کار زن‌ها بیش از بچه به دنیا آوردن است،
آنها شادی و امید به ارمغان می‌آورند. آنها شفقت و فکر نو می‌بخشند
زن‌ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.
خداوند گفت: “این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد!”
فرشته پرسید: “چه عیبی؟
خداوند گفت: “قدر خودش را نمی داند. . .”



عزیزدلم:
چه فرقی میکند انسوی دنیا باشیم یاچند کوچه ان طرف تر....
پای عشق که درمیان باشد,دلتنگی دمار ادم را درمی اورد.