-
یک جور خاص دوست داشتن ....
یکشنبه 29 تیرماه سال 1393 07:21
( تصویر رو به درخواست یکی از دوستان حذف کردم ) بعضی آدمها را نمی شود ، داشت .. فقط می شود یک جور خاصی دوست شان داشت .. بعضی آدمها ، اصلاً برای این نیستند که برای تو باشند .. یا تو برای آنها ! اصلاً به آخرش فکر نمی کنی آنها برای این هستند که دوست شان بداری .. آن هم نه دوست داشتن معمولی ،نه حتی عشق .. یک جور خاصی دوست...
-
آری تو آمده بودی ...
دوشنبه 23 تیرماه سال 1393 13:20
چ شمهایم رابستم...چشمهایم را گشودم،توروبرویم بودی ولی..دیگر توراندیدم از جایم پریشان برخاستم،ترسیده بودم،به سمت خلوتگاه تو آمدم.وقتی به آنجارسیدم منظره ی آنجا مرابه سکوت واداشت.نور مهتاب از پنجره ی اتاقک تو گذر کرده بود رو به پنجره و پشت به من نشسته بودی دستانت رو به آسمان بودودستان من برسرم،به دیوار تکیه دادم وآرام...
-
اگر ماه دیگر نیاد می میرم
دوشنبه 23 تیرماه سال 1393 11:10
خدایی توی این تصویر چه آرامشی وجود داره - خدا حفظشون کنه **************** یه داستان کوچولو اما واقعی صبح ها مسیر ثابتی دارم و اگر عجله نداشته باشم آنقدر در ایستگاه منتظر می مانم تا تاکسی مورد علاقه ام برسد. در واقع راننده این تاکسی را دوست دارم . راننده پیر و درشت هیکلی با دست های قوی و آفتاب سوخته و چشم های مشکی رنگ...
-
برای همیشه دوستت دارم ...
یکشنبه 22 تیرماه سال 1393 12:54
دفتری بود که گاهی من و تو می نوشتیم در آن از غم و شادی و رویاهامان از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم من نوشتم از تو: … که اگر با تو قرارم باشد تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد که اگر دل به دلم بسپاری و اگر همسفر من گردی من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!! تو نوشتی از من: من...
-
ساعت چنده؟
چهارشنبه 18 تیرماه سال 1393 09:22
مرد جوون : ببخشین آقا ، می تونم بپرسم ساعت چنده ؟ پیرمرد : معلومه که نه ! جوون : ولی چرا ؟ ! مثلا'' اگه ساعت رو به من بگی چی از دست میدی ؟ ! پیرمرد : ممکنه ضرر کنم اگه ساعت رو به تو بگم ! جوون : میشه بگی چطور همچین چیزی ممکنه ؟ ! پیرمرد : ببین ... اگه من ساعت رو به تو بگم ، ممکنه تو تشکر کنی و فردا هم بخوای دوباره...
-
به یادتم ....
سهشنبه 17 تیرماه سال 1393 10:01
( تصویر را به درخواست یکی از دوستان حذف کردم ) دلتنگی آمده تا بگوید به یادت هستم اشکهایم جاری شده تا بگویم خیلی دوستت دارم حس و حال مرا خودت میدانی ، آنچه که قلب مرا به این روز انداخته را خودت میدانی تو خودت میدانی چقدر برایم عزیزی ، خودت میدانی و اینگونه مثل من به عشق دیدنم مینشینی در لحظه دیدارمان چه عاشقانه نگاه...
-
جنتا عکس قشنگ
یکشنبه 15 تیرماه سال 1393 07:07
بازم هست توی ادامه مطلب اینو میشناسید؟ میدونید اینا با هم چه نسبتی دارند؟ جواب . .. .. . . . . . . . ... . . . . . .. بازم برو پایین . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . اون خانومه الناز خانو م شاکریه و اون خانومای چینی اونی که دایره قرمز دورشه مامان بچه هاست و اون خانومای دیگه مادربزرگای بچه...
-
یه خاطره قشنگ از آقا...
یکشنبه 15 تیرماه سال 1393 07:00
یکی از محافظان مقام معظم رهبری در خاطره ای گفت: یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند . آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند از رفتار آنها...
-
به زندگیت عشق بورز ...
پنجشنبه 12 تیرماه سال 1393 09:44
میدونی شکسپیر چی میگه ؟ ! میگه : من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟ برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم، انتظارات همیشه صدمه زننده هستند … زندگی کوتاه است .. پس به زندگی ات عشق بورز .. خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و .. قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن | قبل از اینکه بنویسی » فکر کن قبل از...
-
تقدیم شما.... م
سهشنبه 10 تیرماه سال 1393 08:01
چنتا داستان قشنگ در ادامه مطلب .. رستوراندا ر کلک یکی از غذاخوری های بین راه بر سر در ورودی با خط درشت نوشته بود : شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آن را از نوه شما دریافت خواهیم کرد . راننده ای با خواندن این تابلو اتومبیلش را فوراً پارک کرد و وارد شد و ناهار مفصلی سفارش داد و نوش جان کرد . بعد از خوردن غذا...
-
موجود آکبند خدا
سهشنبه 10 تیرماه سال 1393 07:16
ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﮕﺎﻩ ﻣﺘﺮﻭ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ " ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺁﮐﺒﻨﺪ ﻧﻤﯽ ﺁﻓﺮﯾﺪ " ﺑﺪ ﺟﻮﺭ ﻓﮑﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺮﺩ ﻣﺮﺩﺳﺎﻻﺭﯼ ﺁﺯﺍﺭ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ : ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻨﺪﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺑﻠﮑﻪ...
-
شیطون بلا
دوشنبه 9 تیرماه سال 1393 10:12
تو این ماه رمضونیه این شیطون لعنتی نمیدونم چی میخاد از جون ما که داره وسوسه میکنه نمیدونم چه بدی در حقش کردیم اگه دلش رو داری برو ادامه مطلب ... از اینا کی میخاد این یکیو .... این دیگه نه ... خدا ذلیلت کنه شیطون دس از سرمون بردار خخخخ این شیطونا هم رفتن شکار با گوشتش اون کباب ها رو درست کنن خخخخ باز هم وسوسه میشید...
-
ما ایرانیا
دوشنبه 9 تیرماه سال 1393 09:59
ما ایرانی ها وقتی میخوایم از کسی تعریف کنیم : عجب نقاشیه نکبت … چه دست فرمونی داره توله سگ … چقدر خوب میخونه بد مصب … چه گیتاری میزنه ناکس … استاده کامپیوتره لامصب … موی کوتاه به طرف میاد :چه عوضی شدی … عجب گلی زد بی وجدان … بی شرف خیلی کارش درسته … دوستت دارم عوضی …! -*-*-*-*-*-*-*- اما وقتی میخوایم فحش بدیم : برو...
-
ماه خدا
دوشنبه 9 تیرماه سال 1393 07:19
رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا، مستعد سفر شهر خدا کرد مرا. از گلستان کرم طرفه نسیمی بوزید که سرآپای،پر از عطر صفا کرد مرا در لحظه افطار برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهای همه دعا کنیم *********** با تشکر از داداش قاسم که این مطلب قشنگ رو فرستاده بود التماس دعا ی خیر از همه عزیزان...
-
از تو چه پنهان
شنبه 7 تیرماه سال 1393 08:30
میان هر نفسی که می کشم همهمه ای است از همه پنهان ...… اما از تو چه پنهان ؟؟؟؟ میان هر نفسی که می کشم تـــو هستی که می کِشم تو را ، که می کُشی مرا ........ به چشمهایت که نگاه میکنم نفسم می گیرد .... چشمهایت می گویند که دلت هوای رفتن دارد .... و من میدانم دنیا تو را ازمن خواهد گرفت .... و من می دانم که نمی شود حواست را...
-
آرزوی قطره
شنبه 7 تیرماه سال 1393 08:29
قطره ؛ دلش دریا می خواست خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود هر بار خدا می گفت : “از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست ! “ قطره عبور کرد و گذشت قطره پشت سر گذاشت قطره ایستاد و منجمد شد قطره روان شد و راه افتاد قطره از دست داد و به آسمان رفت و قطره ؛ هر بار چیزی...
-
دوست داشتنی ترینی....
پنجشنبه 5 تیرماه سال 1393 12:51
-
الهی چقده ماهی ...م م
پنجشنبه 5 تیرماه سال 1393 09:03
جنتا جک و عکس در ادامه مطلب .... غضنفر برای بار اول نماز خواند، گاوش مرد، روز دوم نماز خواند، الاغش مرد، روز سوم زنش گفت برام طلا می خری؟ گفت: خدا شاهده بلند می شم دو رکعت هم خرج تو می کنم ! ************** غضنفر اول محرم پشت ماشینش می نویسه: "خیلی از دستت دلخورم یزید !" ************** زن و شوهری داشتن با هم...
-
بارون که میزنه باز جای ی خالی ِ تو درد میکنه
چهارشنبه 4 تیرماه سال 1393 10:21
بارون که میزنه این آسمون منو دیوونه میکنه خون گریه میکنه هـِـی پا به پای ِ من تو این خیابونا من گریه میکنم اون گریه میکنه بارون که میزنه باز جای ی خالی ِ تو درد میکنه تو کوچه های ِ شهر میفهمم اینو من تنهایی آدم و ولگرد میکنه من هنوز نگرانتم … وقتی که بارون میباره نکنه اون که باهاته یه روزی تنهات بزاره من هنوز نگرانتم...
-
عشق اهورایی من ...
چهارشنبه 4 تیرماه سال 1393 09:08
ادامه مطلب .... روزی بهلول داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردهایش می گوید : من در سه مورد با امام صادق(ع) مخالفم . یک اینکه می گوید : خدا دیده نمی شود . پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد . دوم می گوید : خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد . سوم...
-
تقدیم شما .... م
سهشنبه 3 تیرماه سال 1393 14:02
چنتنا داستان کوتاه و قشنگ تقدیم شما ادامه مطلبو.... خواست خدا سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی میکرد که وزیری داشت . وزیر همواره می گفت: هر اتفاقی که رخ میدهد به صلاح ماست . روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید . وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ...
-
زیبای من ..... م
سهشنبه 3 تیرماه سال 1393 13:51
زیبای من میدانم دوری خیلی دور دستم بهت نمیرسه اگر ممنه گهگاهی در مسیر باد باش اینجا همیشه مشامی هست که در انتظارش عمیق تر میکشد تک تک نفسهایش را...
-
حرف حسابی به داداشای خوبم
سهشنبه 3 تیرماه سال 1393 13:47
یه حرف حسابی به آقا پسرای گل : وقتی ما پسرها اولین بار وارد محیط مدرسه میشویم، حس خاصی داریم. یه نوع دلهره از دیدن پسرهای بزرگتر و غریبه. کسانی که خیلی راحت در رفت و آمدند، بازی میکنند و خلاصه تو سر و کله هم میزنند. گاهی هم وقتشان را صرف سر به سر گذاشتن کلاس اولیها میکنند. یه چیزی تو وجود بچههای کلاس اولی هست که...
-
لبخند تو زیباست
یکشنبه 1 تیرماه سال 1393 14:30
دختر: تو خجالت نمیکشی افتادی دنبال من؟ پسر: یعنی برگردم؟ دختر: نه، زود تر شماره بده می ترسم بری دنبال یکی دیگه ◊◊◊◊◊◊◊◊ جوکهای خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊ محض رضای خدا یکی واسه این خانمها شفاف سازی کنه ...!. . . . . اگه یه لباس جدید میخریم معنیش این نیست که میتونی قبلی رو دستمال گردگیری کنی... ◊◊◊◊◊◊◊◊ جوکهای خنده دار ◊◊◊◊◊◊◊◊...
-
یه عزیزی .... م
یکشنبه 1 تیرماه سال 1393 12:53
یه عزیزی در مورد مطلب "حقوق مردان و زنان " که قبلا نوشتم این جمله رو نوشته بود که خیلی به دلم نشت و زیبا بود واقعا دستشو میبوسم : : :حق باشما,ولی نه ماهی که زن باید بچه رو تو شکمش بزرگ کنه درد بکشه وهزار چیزهای دیگه واخرش هم اینکه وقتی بچه به دنیا اومد نمیگن بچه مامان میگن بچه بابا ، زن این همه درد رو تحمل...
-
رد پای قشنگ...
یکشنبه 1 تیرماه سال 1393 11:22
مهم نیست کف پاتو شستی یا نه ... حتی مهم نیست کف پات نرمه یا زبر ... اما این مهـمـــــــه که وقتی از زندگی کسی رد می شی ... رد پای قشنگی از خودت به یادگار بگذاری ... من کی هستم؟ ! خدایا من نمی دانم که هستم نمی دانم که دنبال چه هستم خداوندا نمی دانم کجایم نمی دانم اسیرم یا رهایم نمی دانم چرا سامان ندارم برای درد خود...
-
امروزم بی تو گذشت م م م م م م م م م م م م م ...
شنبه 31 خردادماه سال 1393 11:57
شاید برای خودت یک نفر باشی اما برای من تمام دنیایی... امروز هم بی تو گذشت ...... چند داستان کوتاه ادامه مطلب .... چند داستان زیبا .. مرد مقدس شیطانی به شیطان دیگر گفت: آن مرد مقدس متواضع رانگاه کن که در جاده راه می رود. دراین فکرم که به سراغش بروم و روحش را در اختیار بگیرم … ! رفیقش گفت: به حرفت گوش نمی دهد…تنها به...
-
یک نفر... یک جایی... تمام رویاهایش لبخند توست .....
شنبه 31 خردادماه سال 1393 11:54
یک نفر... یک جایی... تمام رویاهایش لبخند توست و زمانی که به تو فکر میکنه احساس میکنه که زندگی واقعا با ارزشه پس هرگاه احساس تنهایی کردی این حقیقت رو بخاطر داشته باش یک نفر... یک جایی... در حال فکر کردن به توست... حقوق زنان و مردان ادامه مطلب از کودکی شروع میکنیم : در کودکی : پسرها هر وقت شیطنت میکردند یک سیلی محکم...
-
شاد باشید ......
پنجشنبه 29 خردادماه سال 1393 11:01
خنده هاتو با دنیا عوض نمیکنم ...... ادامه مطلب... مراحل درس خوندن یک دانشجو : خوابیدن روی جزوه گرفتن مشکلات و نواقص گل های قالی جمع کردن آشغال های ریز و درشت اطراف زمین خاک گیری گوشه های موبایل گرفتن چندین عکس با گوشی از خود در حالت های مختلف و در ژست درس خواندن اس ام اس بازی با بچه های کلاس که هر کدوم چقدر درس خوندن...
-
زیبا ...
چهارشنبه 28 خردادماه سال 1393 10:11
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز میگذشت . فرشتهای ظاهر شد و عرض کرد: “چرا این همه وقت صرف این یکی میفرمایید؟ ” خداوند پاسخ داد: “دستور کار او را دیدهای؟ باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند . باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند . باید دامنی داشته...